اومدم ولی....
نوشته شده توسط : مامان نازنین

ممنون که حالمون رو میپرسید زنده ام ولی از نظر روحی تا دلتون بخواد داغونم و اصلا حوصله نوشتن

ندارم چند بار اومدم آپ کنم ولی حسش نبود راستش حوصله هیچکاری ندارم و تنهایی و غصه هام

خیلی زیاد شده اومدم خبر بدم هنوز زندم....هنوز نفس میکشم ولی آرزو میکنم نفسهامم تنهام بزارن!!!

خیلی داغونم... ممنون که به فکرم هستید و حالم رو میپرسید هر وقت بهتر شدم میام چون کلی

حرف براتون دارم...باور کنید خیلی دوستتون دارم و تنها کسایی هستید که میتونم حرفهامو بهتون بزنم

چون تو دنیای واقعی خیلی تنهام همسری رفته سفر و آخر هفته میاد

میام پستهاتونو میخونم شاید حالم بهتر بشه





:: بازدید از این مطلب : 516
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 20 آذر 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: